نکات ضروری انگلیسی پنج شنبه 18 خرداد 1391برچسب:, :: 10:1 :: نويسنده : مرتضی خلیلی
we sometimes use be able to instead of can and could to talk about ability.however,we avoid be able to:l when we talk about something that is happening as we speak:l* example:whatch me mum,I can stand on my leg(not....I'm able to stand on my leg)l before passives:l* example:CDs can now be copied easily.(rather than CDs are now able to be copied...)l when the meaning is 'know how to'l example:can you cook?(rather than are you able to cook?)l
بقیه در ادامه مطلب.......... ادامه مطلب ... شنبه 13 خرداد 1391برچسب:, :: 22:11 :: نويسنده : مرتضی خلیلی
انگلیس زبان ها معمولا در گفتارها و نوشتار صفات مربوط به شخصیت انسان را به تنهایی بکار نمی برند بلکه از دو قید quite و rather به معنای نسبتا استفاده می کنند.قید quite معمولا قبل از صفات مطلوب (مانند خوش اخلاق,مودب,....)بکار می رود.در انگلیسی امریکایی اغلب از pretty به معنای quite استفاده می شود he's quite sociable او نسبتا اجتماعی است he's rather unsociable او نسبتا گوشه گیر است
این دو قید از شدت معنای صفات می کاهند و در مکالمات مانع از ایجاد رنجش می گردند.ضمنا اگر بخواهیم راجع به شخصیت خودمان صحبت کنیم معمولا نمی گوییم: I'm kind and friendly من مهربان و صمیمی هستم بلکه بهتر است بگوییم: I consider myself kind and friendly خودم را مهربان و صمیمی می دانم
بقیه در ادامه مطلب......
ادامه مطلب ... چهار شنبه 10 خرداد 1391برچسب:, :: 19:41 :: نويسنده : مرتضی خلیلی
what's your job?/what are you? what do you do? l شغلت چیست؟ I'm a mechanic من مکانیک هستم در موقعیت های رسمی تر میگوییم: what's your occupation/profession?l what do you do for a living?l و در پاسخ میگوییم: I'm a government employee/civil servant کارمند دولت هستم
بقیه در ادامه مطلب........... ادامه مطلب ... چهار شنبه 10 خرداد 1391برچسب:, :: 18:52 :: نويسنده : مرتضی خلیلی
be engaged to:نامزد بودن propose to:خواستگاری کردن,تقاضای ازدواج کردن divorce:طلاق گرفتن a widow:زن بیوه(زنی که شوهرش فوت شده باشد) a widower:مرد بیوه(مردی که زنش فوت شده باشد) get married,marry:ازدواج کردن marriage:جشن عروسی betroth:مراسم نامزدی به عمل اوردن
بقیه در ادامه مطلب.........
ادامه مطلب ... چهار شنبه 10 خرداد 1391برچسب:, :: 17:56 :: نويسنده : مرتضی خلیلی
کاربرد still,anymore still (هنوز-حتی)نشان دهنده عملی است که از قبل شروع و تا حالا ادامه دارد.still در جملات مثبت و معمولا قبل از فعل اصلی به کار می رود مثال: he is still working in that offfice او دیگر در ان اداره کار نمی کند they still live in that house انها دیگر در ان خانه زندگی نمی کنند
anymore (دیگر)در مواردی که انجام کار برای مدتی در گذشته ادامه داشته و اکنون قطع گردیده است.anymore معمولا در اخر جملات منفی به کار می رود مثال: he isn't working in that office anymore او دیگر در ان اداره کار نمی کند they don't kive in that house anymore انها دیگر در ان خانه زندگی نمی کنند چهار شنبه 10 خرداد 1391برچسب:, :: 17:14 :: نويسنده : مرتضی خلیلی
say معمولا بدون مفعول به کار میرود مثال: mary said that she was very busy مری میگفت که سرش خیلی شلوغه ولی درصورتیکه بخواهیم با say مفعول بیاوریم,باید بعد از ان از to استفاده کنیم مثال: mary said to me,I am very busy مری به من گفت:من سرم خیلی شلوغه
tell حتما باید با مفعول به کار برود و بدون مفعول استفاده نمی شود مثال: mary told me that she was very busy مری به من گفت که سرش خیلی شلوغ بود چند اصطلاح با tell to tell the truth:حقیقت را گفتن to tell a story:قصه گفتن to tell a secret:رازی را فاش کردن to tell time:زمان را گفتن to tell about something:راجع به چیزی توضیح دادن جمعه 5 خرداد 1391برچسب:, :: 12:51 :: نويسنده : مرتضی خلیلی
We can use either will or be going to,to talk about something that is planned,or something that we think is likely to happen in the future
we will study climate change in a later part of course(or we are going to study
where will you stay in berlin?or where are you going to stay?
We use will rather than be going to,to make a prediction based on our opinion or experience
Why not come over at the weekend?the children will enjoy seeing you again.
Shall I ask Sandra? No,she wont want to be disturbed
We use be going to rather than will when we make a prediction based on some present evidence
What s the matter with her?It looks like she is going to faint
To predict the future we often use will with I bet(informal),I expect,I hope,I imagine,I reckon informal),I think,I wonder,and Im sure,and in questions with think and reckon:
I imagine the stadium will be full for the match on Saturday.
That cheese smells awful.I bet nobody will eat it.
When do you think you will finish work
|
||
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب
تبادل
لینک هوشمند
|
||